حروف ایجادیحروف ایجاد کننده نسبت و معنا هنگام استعمال را حروف ایجادی گویند. ۱ - تعریفحروف ایجادی، مقابل حروف حکایی بوده و به حروفی گفته میشود که ایجاد نسبت مینماید؛ به این صورت که استعمال الفاظ این حروف، باعث ایجاد معانی آنها میگردد؛ معانیی که با قطع نظر از استعمال، هیچ گونه تقرر و ثبوتی ندارد. ۲ - توضیححروف حکایی، خصوصیت حکایت از واقعیتی را دارد که قبل از استعمال در ظرف مناسب خود تقرر و ثبوت داشته است؛ اما حروف ایجادی از هیچ واقعیتی حکایت نمیکند و در واقع، مطلبی وجود ندارد تا این حروف آیینه آن قرار گیرد، بلکه معانی به وسیله همین حروف ایجاد میشود، مانند ایجادی که در باب عقود و ایقاعات وجود دارد و با نفس عقد یا ایقاع، اثر آن، مثل ملکیت در بیع یا زوجیت در نکاح و یا جدایی در طلاق، تحقق پیدا میکند. ۳ - مثالبرای مثال، حرف تاکید «لام» در جمله «زید لقائم» نقش ایجاد تایید و تاکید نسبت به مضمون جمله را داشته و از چیزی حکایت نمیکند. حروف قسم، ندا، تاکید، کاف خطاب و غیر آن از مصادیق حروف ایجادی میباشد، هر چند بعضی هم چون مرحوم « محقق نایینی » تمام حروف را ایجادی میدانند. ۴ - نکتهحروف ایجادی همانند حروف حکایی نیاز به تعلق و نسبت (نیاز به غیر) دارد؛ یعنی همان گونه که حروف حکایی اگر به تنهایی استعمال شود فاقد معنا بوده و معنا دار بودن آنها نیاز به تعلق و نسبت دارد، حروف ایجادی هم، دارای تعلق بوده و از استقلال بهرهای ندارد. [۱]
فاضل لنکرانی، محمد، مباحث اصولی، ص۳۸۳.
[۲]
فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۱، ص۴۲۸.
۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۴۱۹، برگرفته از مقاله «حروف ایجادی». |